لباس ساده
لباس ساده

پرستو شهیدی

پرستو شهیدی

پرستو شهیدی مؤسس و بنیان گذار پادمیرا

امروز خانواده پادمیرا دیگه یک نفر نیست، یک تفکر جمعی است که به واسطه یک رویا رقم خورد. از وقتی بچه بودم خیلی دوست داشتم خودمو به چالش بکشم و اینکه بتونم کاری رو انجام بدم، برایم جذابیت داشت. تولدم در شهر گرگان تو دل بازار های پر سر و صدا، باعث شد هر لحظه از داد و ستد برام جالب و جذاب باشه. دهه هفتاد با اتفاقات دوران کودکیم گذشت و دهه دوم زندگیم متوجه شدم دیگه باید دست به کار بشم. دانشگاهمو با لیسانس معماری با معدل ۱۷/۶۰ به اتمام رسوندم ولی با توجه به اینکه بازار کاری رو نتونستم توی رشته خودم پیدا کنم، تصمیم گرفتم فروش پوشاک رو از مغازه کوچک پدریم با نام پادمیرا آغاز کنم و طی سال ها با تلاش تک تک دخترا و پسر های مجموعه، پادمیرای امروز رو ساختیم و هدفمون جهانی شدن در حوزه پوشاک است. 

شروع پادمیرا از سال 1392 به یاری خداوند و با راه اندازی فروشگاه فیزیکی و در سال 1399 با راه اندازی فروشگاه اینترنتی پادمیرا آغاز گردید، که خود شروعی دوباره برای مواجه با چالش های بزرگ تر و رسیدن به آرزوهای بزرگ تر نیز بود.

پادمیرا یعنی پرستو شهیدی

درست است که پادمیرا با نام پرستو شهیدی عجین شده است اما برای رسیدن به این جایگاه افراد و مجموعه های زیادی همت نموده اند.

پرستو شهیدی کارآفرین موفق

جریان زندگی از اونجایی شروع میشه که، نمیدونی که نمیدونی، یعنی اصلا حواست نیست که داره چه اتفاقاتی می افته، نسبت به نقطه ضعفات آگاه نیستی و نقطه قوتت رو ارتقاع نمیدی. رسیدن به این جایگاه  در این مدت قطعا نیازمند خون دل خوردن بسیاری است که بتوان گام به گام در راستای موفقیت مجموعه خود، نیروهای وفادار و زحمت کش خود را بیشتر کرد و برای افراد زیادی شغل ایجاد کرد و علاوه بر یک کارآفرین برای پادمیرا، یه مادر دل سوز برای مجموعه نیز بود.

شروع مسیر پادمیرا با ایمان و پشتکار

من پرستو شهیدی‌ام. دانشجوی معماری بودم اما از همون ترم‌های آخر فهمیدم مسیر من با بقیه فرق داره. دوست داشتم بسازم. اما نه فقط ساختمان بلکه چیزی که حسِ خوب بده، اعتماد خلق کنه و روزِ معمولی آدم‌ها رو زیباتر کنه. اون روزها هنوز درس می‌خوندم که مغازه‌ی کوچکم را راه انداختم. سرمایه‌ زیادی نداشتم ولی یه ایمان بزرگ داشتم: اینکه اگر با عشق کار کنی، مسیر خودش رو باز می‌کنه.

روزهای تلاش موسس پادمیرا

روزها بین دانشگاه و مغازه در رفت‌و‌آمد بودم. شب‌ها تا دیر وقت دایرکت‌های مشتری‌ها را جواب می‌دادم. و صبح‌ها زود می‌رفتم مغازه تا بسته‌ها را جمع و آماده کنم. کار سخت بود اما حسِ ساختنِ یک برند از دلِ صفر قشنگ‌تر از هر مدرک و عنوانی بود.

تولد پادمیرا

پادمیرا از دلِ همون روزهای شلوغ متولد شد. از لحظه‌هایی که گاهی خسته بودم، گاهی ناامید اما هیچ‌وقت متوقف نشدم. هر مشتری جدید برام یه امید تازه بود و هر پیام تشکر یه انرژی برای ادامه دادن. کم‌کم پادمیرا رشد کرد. تیم‌مون بزرگ‌تر شد ایده‌هامون جسورتر و رویاها کم‌کم به واقعیت تبدیل شدند.

تیم پادمیرا خانواده‌ای برای کیفیت و تجربه بی‌نظیر

الان پادمیرا فقط یه فروشگاه نیست  یه تیم از آدم‌هایی‌ست که کنار هم کار می‌کنن تا کیفیت، احترام، صداقت و تجربه‌ی خوب فقط شعار نباشه. رفتار روزمره‌ی ما باشه.

باورهای پرستو شهیدی موسس پادمیرا

برای من پادمیرا یعنی ایمان به زن بودن، یعنی اینکه یه زن می‌تونه خودش مسیرش رو بسازه، حتی وقتی هیچ راهی مشخص نیست. یعنی تلاش، ریسک، لبخند و هزار بار شروع دوباره. گاهی وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، هنوز اون دختری رو می‌بینم که بین کلاس و مغازه در رفت‌و‌آمد بود، با چشمای خسته ولی دلی پر از امید. اون دختر هنوز درون من هست فقط حالا یه تیم کنارش داره و هزاران زنی که با لباس‌های پادمیرا لبخند می‌زنن.


جمله‌ای که خلاصه‌ی مسیر منه

«پادمیرا یعنی رویایی که از دلِ تلاش روزانه شروع شد و حالا با عشق ادامه داره.»

https://padmira.ir/